در رختخواب مطالعه نکنید
تمام عمرم مادامی که چراغ خاموش نشده بود در رختخواب کتاب میخواندم در نتیجه میدانم که این توصیه برای کسانیکه دوست دارند آنقدر کتاب بخوانند تا خوابشان ببرد، از هر نفرینی بدتر است. اما بهمحض کشف سایر سطوح آگاهی، دریافتم که مطالعه پیش از خوابیدن یکی از عمدهترین عوامل آشفتگی حواس است.
وقتی دربارهاش اندیشیدم، دیدم اغلب بههنگام مطالعه شبانه، اغلب خوابآلودهتر از آن بودم که بتوانم آنچه را که میخوانم جذب کنم. و غالباً ناگزیر بودم که روز بعد، زمانی را صرف کنم تا آنچه را که خوانده بودم دیگربار بخوانم. یا در نیمه مطالعه پستی و بلندیهای زندگی یک نفر دیگر خوابم برده بود. در نتیجه تمام شب با رویاهای تلخ و شیرینی دست و پنجه نرم کرده بودم که هیچربطی به من نداشت و هیچ موهبتی را به خواب یا زندگیم عطا نمیکرد.
اخیراً دوستم به من گفت که شبها کابوس میبیند. چون خودم تازگی به بررسی رویاهایم پرداختهام، از او پرسیدم که آیا عادت مطالعه پیش از خواب را کنار گذاشته است؟ دوستم گفت مثل همیشه، آنقدر کتاب میخواند تا خوابش ببرد.
کاشف بهعمل آمد که خاله عزیزیش اخیراً برایش چند جعبه کتابهای پلیسی را که دیگر لازم نداشت فرستاده است. فکر میکرد دوستم از آنها خوشش خواهد آمد. اتفاقاً مشکل همین بود که دوستم خوشش آمده بود. بههمین دلیل تا نیمه شب وقتش را صرف خواندن آن کتابها میکرد. اگرچه مطالعه آنها پیش از خوابیدن، بر رویاهایش تأثیر منفی میگذاشت.
چندی فقط مطالب تعالیبخش معنوی را کنار تختخوابم میگذاشتم. اما پس از آزمون و تجربه دریافتم بسیار بهتر است که آگاهانه بهخواب روم، تا این که تحت تأثیر ذهن و روان یک نفر دیگر؛ هرچند که این شخص بسیار تکامل یافته باشد. بهویژه اگر میخواهید در مراحل خوابیدن، آگاهی خود را حفظ و حس کنید، این امر اهمیتی اساسی دارد.
شخصاً عادت کردهام که پیش از خواب، چند لحظه مراقب سکوت درونم باشم یا احیاناً به مراقبهئی کوتاه بنشینم. این عادت بهطرزی مؤثر کمکم کرده است تا زندگیم را سادهتر سازم و روشنائی جانم را بیشتر تجربه کنم.
چند هفته بعد، این تمرین را در پیش گیرید که قبل از خوابیدن مطالعه نکنید. در حالات وجود و شهود و سطح آگاهیتان، متوجه تغییری فاحش خواهید شد. احتمالاً خواب شبانه عمیقتری نیز خواهید داشت.
دیدگاهتان را بنویسید