اگر به باده مشکین دلم کشد شاید


اگر به باده مشکین دلم کشد شاید//که بوی خیر ز زهد ریا نمیآید
جهانیان همه گر منع من کنند از عشق//من آن کنم که خداوندگار فرماید
طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم//گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید
مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید//که حلقهای ز سر زلف یار بگشاید
تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت//چه حاجت است که مشاطهات بیاراید
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش//کنون بجز دل خوش هیچ در نمیباید
جمیلهایست عروس جهان ولی هش دار//که این مخدره در عقد کس نمیآید
به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر//به یک شکر ز تو دلخستهای بیاساید
به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند//که بوسه تو رخ ماه را بیالاید
معاني لغات:
باده مشكين: شراب مشك بو و معطر
دلم كَشَد: ميل دلم بكشد.
شايد: شايسته است، خوب است.
خدواندگار: صاحب، مالك، خداي متعال
فيض كرامت: فيض كرم الهي، بهره رساني، كرم خداوندي.
خلق كريم: خلق و خوي بزرگوار ،خوي نيك كريم خداوندي.
حلقه ذكر: دايره وانجمن براي ذكر ودعا .
زلف يار: در اصطلاح صوفيه انبوهي براي ذكر ودعا .
زلف يار: در اصطلاح صوفيه انبوهي و ايهام اسرار خلقت.
حجله: اطاق آراسته و زينت كرده براي عروس و داماد .
حجله بخت: ( اضافه تشبيهي ) حجره بخت و اقبال .
مَشّاطه : آرايشگر.
بيارايد: آرايش كند.
در بايستن: ضرور بودن ، سزاوار بودن ، لازم بودن .
در نمي يابد: ضرور نيست ، لازم نيست.
جميله: زن زيبا روي .
مُخَدَّره: در پرده پوشيده شده، مستوره، پرده نشين.
لابه : اظهار نياز توأم با التماس ، تضرع و چاپلوسي .
يك شِكَر: بوسه .
بيالايد: آلوده كند.
معاني لغات غزل:
(1) اگر ميل دلم به سوي شراب خوشبو كشيده مي شود، شايسته است. چرا كه از زهد ريايي و دروغين بوي خير به مشام نمي رسد.
(2) اگر تمام مردم دنيا من را ا عشق ورزي منع كنند ، من همان كار را خواهم كرد كه خداوند فرموده است.
(3) از اينكه كرم الهي تورا بهره مند كند نوميد مباش زيرا خُلقِ كريمانه محبوب از گناهان در مي گذرد و عاشقان را مي بخشايد.
(4)از آن سبب دل در انجمن ذكر و اوراد براي دعا كردن جاي گرفته كه (شايد ) حلقه يي از سر زلف يار را بگشايد رمزي از رموز خلقت را در يابد.
(5)تو كه زيبايي خدا داده و حجله بخت آراسته داري، چه نيازي است كه آرايشگر به آرايش تو بپردازد.
(6) اكنون كه چمن با صفا و هوا دل آرا و شراب خالص و ناب است، براي بهره برداري، هيچ چيز ديگر غير از دل خوش لازم نيست.
(7) دنيا به مانند عروس زيبايي است اما اين را بدان كه اين پرده نشين دلربا به عقد همسري كسي در نمي آيد.
(8) به التماس و زاري به او گفتم، اي ماهرو به تو چه زياني ميرسد اگر خسته دلي با يك بوسه تو آرامش يابد ؟
(9) با خنده پاسخ داد كه حافظ، از براي خاطر خدا راضي مشو كه بوسه تو چهره ما را آلوده كند
منبع: مستانه دات آی آر
دیدگاهتان را بنویسید