گر تیغ بارد در کوی آن ماه


گر تیغ بارد در کوی آن ماه///گردن نهادیم الحکم لله
آیین تقوا ما نیز دانیم///لیکن چه چاره با بخت گمراه
ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم///یا جام باده یا قصه کوتاه
من رند و عاشق در موسم گل///آن گاه توبه استغفرالله
مهر تو عکسی بر ما نیفکند///آیینه رویا آه از دلت آه
الصبر مر و العمر فان///یا لیت شعری حتام القاه
حافظ چه نالی گر وصل خواهی///خون بایدت خورد در گاه و بیگاه
معنی ابیات غزل:
١ -اگر در كوى آن دلبر ماهرو، شمشير بر سر ما ببارد، تسليم هستيم. حكم از آن خداست. [يعنىهر چه خدا خواست، همان مىشود- ما تسليم حكم خدا هستيم.]
٢ -ما نيز راه و رسم تقوا را مىشناسيم؛ اما با بخت گمراه خود چه كنيم؟ [كه ما را به سوى تقوا نمىكشاند، بلكه از آن دور مىكند!]
٣ -ما شيخ و واعظ را نمىشناسيم. يا از جام شراب سخن بگو، يا قصه را كوتاه كن!
4-انتظار داريد كه من-كه رند و عاشق هستم- آن هم در فصل گل، از نوشيدن شراب، توبه كنم؟ هرگز! [استغفر اللّه، در اين جا يعنى از اين كه توبه كنم، به خدا پناه مىبرم و از او درخواست بخششمىكنم. يعنى هرگز توبه نمىكنم!]
۵ -اى دلبرى كه چهرهى درخشانت مانند آينه شفاف است، رياد از دل تو كه هرگز نور محبتى بر وجود ما نتاباند. [مهر، ايهام دارد:1)خورشيد 2)محبت. با توجه به اين ويژگى، نور و محبت را باهم آورديم.]
6-صبر و شكيبايى در هجران يار تلخ و عمر ما زودگذر و فانى است.كاش مىدانستم كه سرانجام كى او را خواهم ديد؟ [آيا با اين عمر كوتاه و فانى، روزى فرا مىرسد كه او را ببينم و آيا مىتوانم تا آنروز صبر کنم؟ صبرى كه چنين تلخ است؟!]
٧ -اى حافظ! اگر خواهان ديدار او هستى، چرا ناله مىكنى؟ بايد گاه و بىگاه خون دل بخورى و رنج جدايى را تحمل كنى.
منبع: مستانه دات آی آر
دیدگاهتان را بنویسید